منگ. که دانه ای است مسکر و معرب است. (منتهی الارب) (آنندراج). معرب منگ فارسی و به معنی آن. (ناظم الاطباء). معرب منگ فارسی و آن دانه ای است که سکر آرد و عقل را زایل کند. (از اقرب الموارد).... او را به پارسی منگ گویند و منج معرب بود و آن نوعی است از حبوب که چون بخورند عقل زایل کند، در معجونات بزرگ استعمال کنند و رنگ دانۀ او سرخ باشد و به... مشابهت دارد یعنی نانخواه و دانۀ او بزرگتر باشد. طایفه ای او را بنگ دانسته اند و آن غلط است... درختی است مشابه درخت بادام تلخ... (از ترجمه صیدنه).... به پارسی منگ و بنگ گویند... (از اختیارات بدیعی). رجوع به مدخل قبل شود، خرمای دو سه به هم چفسیده. (منتهی الارب) (آنندراج). دو سه خرمای به هم چسبیده. (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد)