بازکاونده از چیزی. (آنندراج) (از منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) ، برگزیننده. (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد) ، خواننده بعض را از قوم. (آنندراج) (از منتهی الارب). آنکه دعوت می کند و می خواند بعضی از قوم را. (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) ، آنکه می کند و کنداگری می کند چوب را. (ناظم الاطباء) (ازمنتهی الارب). رجوع به انتقار شود، منتقرالعین، آنکه چشم وی در مغاک فرورفته باشد. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد)