جدول جو
جدول جو

معنی منتجع

منتجع
(مُ تَ جَ)
جای گیاه. (مهذب الاسماء). جستن گاه علف و احسان. (منتهی الارب) (آنندراج). جایگاه آب و گیاه. (غیاث). منزلی که در آن علف و احسان و نیکویی می جویند. (ناظم الاطباء). جایی که برای جستن آب و گیاه روی بدان کنند. (از اقرب الموارد) : حضرت او منبع فضایل و منتجعافاضل بود. (ترجمه تاریخ یمینی چ 1 تهران ص 337).
باز شب اندر تب افتد از فزع
تا شود لاغر ز خوف منتجع.
مولوی (مثنوی چ رمضانی ص 327).
هم دلت حیران شود در منتجع
که چه رویاند مصرف زین طمع.
مولوی
لغت نامه دهخدا