معنی منبثق منبثق(مُمْ بَ ثِ) شکافته. دریده. رخنه پیدا کرده. از هم شکافته. در هم شکسته. منثلم: گریبان روزگار از این حادثه چاک و سد سیلاب حوادث در این بلیه منبثق و یکسان با خاک. (ترجمه تاریخ یمینی چ 1 تهران ص 444). رجوع به انبثاق شود لغت نامه دهخدا