معنی ممهک ممهک(مُ مَهَْ هَِ) درازبالای مضطرب خلقت، اسب گشاده گام. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). اسب فراخ گام. (از شرح قاموس) ، جوان پر از جوانی. (ناظم الاطباء). جوان پر از باد جوانی. (از شرح قاموس) لغت نامه دهخدا