معنی مملکت نگاهدار مملکت نگاهدار(نِ خَ) نگهبان کشور: ای مهران من پنداشتم تو مرا وزیر و مملکت نگاهداری. (سمک عیار ج 1 ص 82) لغت نامه دهخدا