جمع واژۀ ممکنه. کلیۀ موجودات عالم را ممکنات گویند بجز موجود واحدی که مبداء کل است. موجودات، ممکنات ذاتی و واحبات غیری اند که آن غیر آنها را از عدم و مرحلۀ قوت به فعل آورده است: ’الموجودات الممکنه الوجود فی جوهرها خروجها من القوهالی الفعل انما یکون ضروره من مخرج هو بالفعل اعنی فاعلا یحرکها و یخرجها من القوه الی الفعل’. (تهافت التهافت ص 393) (از فرهنگ علوم عقلی). موجودات غیرواجب. (یادداشت مرحوم دهخدا). موجوداتی که صلاحیت ظهور وبروز داشته باشند: اذ لایقضی الحادث وجود نفسه، اذ لابد من مرجح فی جمیعالممکنات. (حکمت الاشراق ص 173). اگرچه در سخن کآب حیات است بود جایز هر آنچ ازممکنات است. نظامی. دیدار توحل مشکلات است صبر از تو خلاف ممکنات است. سعدی