جدول جو
جدول جو

معنی ممتزج

ممتزج(مُ تَ زِ)
آمیخته شده. (ناظم الاطباء). آمیخته شونده. (غیاث اللغات) (آنندراج). آمیخته. (یادداشت مرحوم دهخدا) : هوا به لطف طبع او ممتزج شد. (سندبادنامه ص 12). زر و نقره چون از معدن بیرون آید با کدورت کان ممتزج و مختلط باشد. (سندبادنامه ص 44) ، آمیزنده. (غیاث اللغات) (ناظم الاطباء) (آنندراج). مخلوطکننده. رجوع به امتزاج شود
لغت نامه دهخدا