جدول جو
جدول جو

معنی ملکه

ملکه
(مِ کِ / مَ کَ)
هر چیز که در قبضۀ تصرف کسی باشد و مالک آن بود. (ناظم الاطباء) : هذا ملکه یمینی، این ملک رقبۀ من است. (منتهی الارب). هو ملکه یمینی، من مالک آن و توانا بر آن هستم. (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا