جامه هایی که از آن لباس ساخته می شود و جامه های پوشیدنی. (غیاث) (آنندراج). مأخوذ از تازی، جامه ها و پوشاکها و کسوتها. (ناظم الاطباء). جمع واژۀ ملبوسه، مؤنث ملبوس. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) : ملبوسات خلفا و رایات اسلام و مسند قضاه نه همه سیاه است ؟ (منشآت خاقانی چ محمد روشن ص 209). از مطعومات و ملبوسات و مشروبات... با خود روانه گردانید. (ترجمه محاسن اصفهان). و رجوع به ملبوس شود