آن دسته از صوفیه که به جهت رعایت کمال اخلاص، نیکی خود را از خلق پنهان می کردند و بدی خود را مخفی نمی داشتند و آنها را ملامتیه و ملامیه نیز می گویند. (ترجمه رسالۀ قشیریه چ فروزانفر فهرست اصطلاحات و نوادر لغات ص 781 و 782). اینان پیروان ابوصالح حمدون بن احمد بن عمارۀ قصارند و قصاریه و قصاریان نیز نامیده می شوند. او می گفت: ’الملامه ترک السلامه، ملامت دست بداشتن سلامت بود و چون کسی قصداً به ترک سلامت خود بگوید و مر بلاها را میان اندر بندد و از مألوفات و راحت جمله تبرا کند مر امید کشف جلال و طلب مآل را تا به رد خلق از خلق نومیدگردد و طبعش الفت خود از ایشان بگسلد هر چند از ایشان گسسته تر بود به حق پیوسته تر بود’. (کشف المحجوب ص 74). جماعتی باشند که در رعایت معنی اخلاص و محافظت قاعده صدق غایت جهد مبذول دارند و در اخفای طاعات و کتم خیرات از نظر خلق مبالغت واجب دانند با آنکه هیچ دقیقه از صوالح اعمال مهمل نگذارند و تمسک به جمیع فضایل و نوافل از لوازم شمرند. و مشرب ایشان در کل اوقات تحقیق معنی اخلاص بود و لذتشان از تفرد نظر حق به اعمال و احوال ایشان، و همچنانکه عاصی از ظهور معصیت بر حذر بود ایشان از ظهور طاعت که مظنۀ ریا باشدحذر کنند تا قاعده اخلاص خلل نپذیرد و بعضی گفته اند: الملامتی هو الذی لایظهر خیراً و لایضمر شراً. و این طایفه هرچند عزیزالوجود وشریف الحال باشند ولکن حجاب وجود خلقیت هنوز از نظرشان به کلی منکشف نشده باشد و بدان سبب از مشاهدۀ جمال توحید و معاینۀ عین تفرید محجوب مانده اند. اخفای اعمال و ستر احوال خود از نظر خلق، مشعر و موذن است به رؤیت وجود خلق و نفس خود که مانع معنی توحیدند. و نیز نفس از جملۀ اغیار است، تا هنوز خود بر حال خود نظر دارند اخراج اغیار از مطالعۀ اعمال و احوال خود به کلی نکرده اند و فرق میان ایشان و صوفیه آن است که جذبۀ عنایت قدیمی، هستی صوفیه به کلی از ایشان انتزاع کرده بود و حجاب خلق و انانیت از نظر شهود ایشان برداشته، لاجرم در اتیان طاعات و صدور خیرات خود را و خلق را در میان نبینند و از اطلاع نظر خلق مأمون باشند و به اخفای اعمال و ستر احوال مقید نه. اگر مصلحت وقت در اظهار طاعات بینند اظهار کنند و اگر در اخفای آن بینند اخفاکنند. پس ملامتیه مخلصان اند و صوفیان مخلصان. ’انا اخلصناهم بخالصه ذکری الدار’ وصف حال ایشان است. (مصباح الهدایه ص 115- 116) : وقتی مرا با یکی از ملامتیان ماوراءالنهر صحبت افتاد. (کشف المحجوب هجویری چ لنینگراد ص 75). در قماری که با ملامتیان داو عشرت روان کنند همه. خاقانی. از این طایفه بود ابومحمد عبدالله منازل رحمهالله علیه، پیر ملامتیان بود، یگانه وقت خویش بود. (ترجمه رسالۀ قشیریه چ فروزانفر ص 73). و رجوع به کشف المحجوب هجویری ص 68- 78 و 288 و قصاریان شود