گل دیوار. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). گلی که بین دو رده از دیوار گذارند و دیوار را بدان گل اندود کنند. ج، ملط. (از اقرب الموارد). اژند. آژند. گل که بنایان میان دو خشت یا آجر نهند. ملات. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). گلی که با آن سنگ و خشتهای دیوار را وصل کنند. (غیاث) : ملاط وی (هرمهای مصر) از جوهری است که هیچ چیز بر وی کار نکند. (حدود العالم). درسرای دوستی آن به که فرشی افکنم خشت او باشد ز جان و خون او باشد ملاط. سنائی (دیوان چ مصفا ص 458). و رجوع به ملات شود، کنارۀ کوهان. (منتهی الارب) (آنندراج). کنارۀ کوهان شتر. (ناظم الاطباء) ، پهلو. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). و رجوع به ملاطان شود، ابن ملاط، ماه نو. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). هلال. (از اقرب الموارد) ، ابنا ملاط، دو بازوی شتر یا دو شانه جای آن. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). خذوا بابنی ملاطه، بگیرید از دو بازوی او. (از اقرب الموارد)