جدول جو
جدول جو

معنی مقوق

مقوق
(مُ قَوْ وَ)
آن که صلعه و جای موی سرش بزرگ و بسیار باشد. (منتهی الارب). کسی که جای بیمویی سرش بزرگ باشد. (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا