جدول جو
جدول جو

معنی مقلب

مقلب
(مُ قَلْ لِ)
برگرداننده. (ناظم الاطباء). گرداننده. محول. دگرگون کننده. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا).
- مقلب القلوب، برگردانندۀ دلها. و نامی از نامهای خدای تعالی. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). خداوند عالم که دلها را برمی گرداند. (ناظم الاطباء). کنایه از خدا. یکی از صفات خدا: مقلب القلوب تعالی شأنه قلب او را همواره میان این دو حال متعاقب و متناوب متقلب می دارد. (مصباح الهدایه چ همایی ص 424).
- مقلب قلب، برگردانندۀ دل. کنایه از خدای تعالی. صفتی از صفات باریتعالی: ازتحت حجاب قلب بیرون رفته و از صحبت قلب به صحبت مقلب قلب پیوسته. (مصباح الهدایه چ همایی ص 429). و رجوع به ترکیب قبل شود
لغت نامه دهخدا