معنی مقشم مقشم(مَ شَ) چراگاه و گویند: اصابت الابل منه مقشما، ای مرعی. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد). چراگاه. (آنندراج) (ناظم الاطباء) ، مرگ. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) لغت نامه دهخدا