معنی مقرم مقرم(طَ وَ) نخست گیاه خوردن گرفتن شتر یا به ضعف و سستی خوردن. قرم. قروم. (ازمنتهی الارب) (از ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) لغت نامه دهخدا