معنی مقبوه مقبوه(مَ بُوْ وَ) مضموم و درهم کشیده. مقبوّ. (ناظم الاطباء) (از محیط المحیط) (از اقرب الموارد). و رجوع به مقبو شود لغت نامه دهخدا