معنی مقاصر مقاصر(مَ صِ) ج مقصر و مقصر و مقصره. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). و رجوع به مقصر و مقصره شود، ریشه های درخت، واحد آن مقصور است. (از اقرب الموارد) لغت نامه دهخدا