معنی مقارعات مقارعات(مُ رَ / رِ) ضربه ها و تپانچه ها و کوفتگیها. (ناظم الاطباء). جمع واژۀ مقارعه: مسامع هوارا از اصطکاک مقارعات پرمشغله گردانیدند. (ترجمه تاریخ یمینی چ 1 تهران ص 92). و رجوع به مقارعه شود لغت نامه دهخدا