معنی مفنشیٔ مفنشیٔ(مُ فَ شِءْ) جاء مفنشئاً لحیته، یعنی بی باکانه یا تهدیدکنان آمد. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) لغت نامه دهخدا