معنی مفضوخ مفضوخ(مَ) شکسته. (ناظم الاطباء) : بسر مفضوخ، غورۀ خرمای شکسته. (منتهی الارب) ، چشم کور کرده، آب یک دفعه ریخته. (ناظم الاطباء) لغت نامه دهخدا