معنی مفصد مفصد(مِ صَ) نیشتر. ج، مفاصد. (مهذب الاسماء). نشتر. (منتهی الارب) (آنندراج). نشتر که بدان فصد کنند. (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). آنچه بدان رگ زنند تیغ (برای گشادن رگ). مبضع. نیش. نیشتر. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) لغت نامه دهخدا