جدول جو
جدول جو

معنی مفرغ

مفرغ(مُ فَرْ رَ)
تهی. خالی. (از ناظم الاطباء).
- مستثنای مفرغ، (اصطلاح نحو) در اصطلاح نحویان آن است که مستثنی منه در کلام مذکور نباشد و فقط مستثنی ذکر شده باشد، مانند: ماجائنی الا زید، ای ماجائنی احد الا زید. (از کشاف اصطلاحات الفنون). مقابل مستثنای تام است و آن چنان است که مستثنی منه در جمله مذکور نباشد در این صورت اعرابی را که مقتضی ماقبل ’الا’ است بدان می دهیم، یعنی فرض می کنیم که الا وجود ندارد و آن بعد از نفی و شبه آن واقع شود، مانند مافعلوه الا قلیل. و مانندلایتبع الا الهدی. (فرهنگ علوم نقلی تألیف سجادی) ، درهم مفرغ و مفرغ، درهم در قالب ریخته شده نه مضروب. (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا