معنی مفخرت
- مفخرت(مَ خَ رَ)
- چیزی که بدان فخر آرند. چیزی که بدان نازند. مایۀ نازش. مفخره. ج، مفاخر. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) :
به همه مکرمت مثل بودی
در همه مفخرت سمر گشتی.
مسعودسعد.
عمر ترا که مفخرت دین و ملک از اوست
بر دفتر از حساب تو صد کان شمار باد.
مسعودسعد (دیوان چ رشیدیاسمی ص 87).
و رجوع به مفخره و مفخر شود
