جدول جو
جدول جو

معنی مفاتکه

مفاتکه(طَ)
رویاروی آشکارا جنگ نمودن. (منتهی الارب) (از ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) ، با هم سخت درافتادن در چیزی مانند خوردن و جز آن، با یکدیگر به کاری درافتادن. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) ، پیوسته داشتن کسی را بر کاری. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). پیوسته به کاری داشتن کسی و مال او را خوردن. (از اقرب الموارد) ، بیعانه دادن. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). دادن کسی را آنچه درخواست قیمت کرده در بیع. (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا