جدول جو
جدول جو

معنی مغنی

مغنی(مُ)
بی نیازکننده. (مهذب الاسماء). بی نیازگرداننده. (غیاث) (آنندراج). بی نیازکننده و کفایت کننده. (ناظم الاطباء) : و لابد نور تابع سراج تواند بود، تعین این معنی از تطویل عبارت مغنی آمد و السلام. (منشآت خاقانی چ محمد روشن ص 121). و گروهی آن را خود غنیه خوانده که مغنی شیوه ای است از طلب غوانی افکار دبیرانه. (مرزبان نامه).
که تو پاکی از خطر وز نیستی
نیستان را موجد و مغنیستی.
مولوی (مثنوی چ رمضانی ص 75).
- غیرمغنی، نیازمند و غیرمکفی. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا