جدول جو
جدول جو

معنی مغالبه

مغالبه
(طَ)
غلبه کردن کسی را. غلاب. (تاج المصادر بیهقی). همدیگر چیرگی جستن و غلبه کردن بر کسی. غلاب. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). و رجوع به مغالبت شود، نزد صرفیان آن است که بعد از مفاعله، فعل ثلاثی مجردی بیاید تا غلبۀ یکی از طرفین مشارکت را در اصل فعل بیان دارد و آن بر وزن فعلته افعله (به فتح عین در ماضی و ضم آن در مضارع) ساخته شود مانند: اکرمنی فکرمته اکرمه، و باب مغالبه قیاسی نیست چنانکه گفته نمی شود: بارعنی فبرعته ابرعه. (از کشاف اصطلاحات الفنون)
لغت نامه دهخدا