مغالبه. چیره شدن بر یکدیگر. غلبه یافتن: در سه کار اقدام نتوان کرد مگر به رفعت همت، عمل سلطان و بازرگانی دریا و مبالغت با دشمن. (کلیله و دمنه). و ظلمی که رفته بود از مبالغت خصوم و منازعت در ملک موروث و خانه قدیم اعلام دادند. (ترجمه تاریخ یمینی چ 1 تهران ص 68). مثالی به استدعای او روانه کرد و او را به موافقت جمع و مظاهرت قوم و... مغالبت دشمن دولت خواند. (ترجمه تاریخ یمینی چ 1 تهران ص 173). او را بر قصد ری تحریض داد و بر مخاصمت و مغالبت مجدالدوله اغرا کرد. (ترجمه تاریخ یمینی چ 1 تهران ص 271). در مطالبت ملک راه مغالبت پیش گرفتند. (ترجمه تاریخ یمینی چ 1 تهران ص 313). و رجوع به مادۀ بعد شود