معنی معوج
معوج
(مَ)
فرس معوج، اسب تیزرو. (منتهی الارب) (آنندراج) (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
⚡ جستجوی واژه " معوج " در سایر فرهنگهای لغت و دائره المعارفهای جدول جو ...