جدول جو
جدول جو

معنی معنون

معنون(مَ)
دیوانه. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) ، ناتوان، افسون شده و جادوشده و به افسون نامرد شده، آنکه قاضی بر وی حکم به نامردی کند، محبوس در حظیره. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا