معنی معنقه معنقه (مُ نِ قَ) مرباءه معنقه، جای دیده بان بلند. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) ، بلاد معنقه، شهرهای دور. (از اقرب الموارد) لغت نامه دهخدا