معنی معمور گشتن معمور گشتن(دَ) معمور گردیدن. اصلاح شدن. بهبود یافتن: حال مودت از شوائب کدورت صافی شد و ذات البین معمور گشت. (ترجمه تاریخ یمینی) لغت نامه دهخدا