معنی معممه معممه (مُ عَمْ مَ مَ) شاه معممه، گوسپندی که گوش و موی پیشانی و گرداگرد آن سپید باشد. (از منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). گوسفند سفید سر. (از ذیل اقرب الموارد) لغت نامه دهخدا