جدول جو
جدول جو

معنی معلق زنان

معلق زنان(مُ عَلْ لَ زَ)
در حال معلق زدن. در حال رقص و بازی و شادمانی:
دوش معلق زنان کبوتر دولت
آمد و اقبال نامه زیر پر آورد.
خاقانی.
چو هندوی بازیگر گرم خیز
معلق زنان هندوی تیغ تیز.
نظامی.
دوش میگفت جانم کی سپهر معظّم
بس معلق زنانی شعله ها اندر اشکم.
مولوی (کلیات شمس).
و رجوع به معلق زدن شود
لغت نامه دهخدا