جدول جو
جدول جو

معنی معکوف

معکوف
(مَ)
بند کرده و بازداشته. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) : هم الذین کفروا و صدوکم عن المسجد الحرام والهدی معکوفاً ان یبلغ محله. (قرآن 25/48) ، شعر معکوف، موی شانه کرده و بافته. (منتهی الارب) (از آنندراج) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا