معنی معکن معکن (مُ عَکْ کَ) آنکه از فربهی شکمش دارای نورد یا چین باشد. (ناظم الاطباء) ، انبوه و درهم فشرده و پرچین و شکن: نماز شامگاهی گشت صافی ز روی آسمان ابر معکن. منوچهری لغت نامه دهخدا