معنی معطرات معطرات(مُطِ) ابل معطرات، شتران روشن موی و نیکو و فربه. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). جمع واژۀ معطره. (از اقرب الموارد) (از محیط المحیط). و رجوع به معطره شود لغت نامه دهخدا