جدول جو
جدول جو

معنی معسل

معسل(مُ عَسْ سَ)
معجون معسل، معجون با انگبین سرشته. (منتهی الارب) (آنندراج) (از ناظم الاطباء). به عسل آمیخته. با عسل سرشته. عسل پرورد. به عسل پرورده. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا).
- زنجبیل معسل، زنجبیل با عسل پرورده. (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد) (از محیط المحیط)
لغت نامه دهخدا