معنی معرکه چیدن معرکه چیدن(شَ / شُو هََ شُ دَ) معرکه گرفتن: بر در عشق مچین معرکه ای عقل فضول طفل را شیوۀ بازیچه حرام است اینجا. عرفی (از آنندراج). و رجوع به معرکه گرفتن شود لغت نامه دهخدا