معنی معتوق معتوق (مَ) آزادکرده شده. (آنندراج). آزادشده. ج، معاتیق و گویند لایجوز عبد معتوق. (ناظم الاطباء). عتیق و عاتق درست است و معتوق گفته نشود. (از اقرب الموارد) لغت نامه دهخدا