معنی معاکسه معاکسه(ضُ) مخالفت داشتن و برعکس بودن. (ناظم الاطباء) ، عکس کردن کلام. بر عکس کردن سخن. (از اقرب الموارد) ، موی پیشانی یکدیگر گرفتن. عکاس. (از اقرب الموارد). و رجوع به عکاس شود لغت نامه دهخدا