با چیزی برابر آمدن. (تاج المصادر بیهقی) (منتهی الارب) (آنندراج) (از ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) ، هم وزن کردن و برابر گردانیدن چیزی را به چیزی. (منتهی الارب) (آنندراج) (از ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) ، اندازه کردن میان دو چیز. (منتهی الارب) (آنندراج) (از ناظم الاطباء). و رجوع به معادله شود، با کسی سوار شدن در کجاوه. (منتهی الارب) (آنندراج) (از ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) ، خمیدن و بازگردیدن از کسی. (منتهی الارب) (آنندراج) (از ناظم الاطباء). خمیدن. (از اقرب الموارد). توقف نمودن. (منتهی الارب) (آنندراج) (از ناظم الاطباء)