جدول جو
جدول جو

معنی مضح

مضح(ضَ)
زشت و معیوب گردانیدن ناموس کسی را، راندن و بازداشتن، منتشر گردیدن شعاع آفتاب، پراکنده شدن شتران. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد) (آنندراج) (ناظم الاطباء) ، تراویدن توشه دان. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا