معنی مصم مصم(مُ صِم م) کر. کرشده. (ناظم الاطباء). کر، کسی که کرمی کند. (ناظم الاطباء). کرگرداننده. (آنندراج) ، کریابنده. (آنندراج) ، سهم مصم،تیری کشنده و خطانکننده. (یادداشت مؤلف) ، سازندۀ صمام یعنی سربند شیشه. (ناظم الاطباء) لغت نامه دهخدا