معنی مصالح گو مصالح گو مصالح گوی. مصلحت گوی. ناصح. اندرزگوی. که خیر و مصلحت کسان گوید: سعدیا گرچه سخندان و مصالح گویی به عمل کار برآید به سخندانی نیست. سعدی لغت نامه دهخدا