جدول جو
جدول جو

معنی مصاحبه

مصاحبه
(کَ)
مصاحبت. با کسی صحبت کردن. هم صحبت شدن با کسی. با کسی صحبت داشتن. (یادداشت مؤلف) ، گفتگو با رجلی سیاسی یا مردی دانشمند و عالم در مسائل سیاسی یا علمی و ادبی.
- مصاحبه کردن، به گفتگو پرداختن با کسی یا کسانی. به گفت و شنود با صاحب مقامی پرداختن. با صاحب مقامی یا کسانی که اطلاعاتی در امری دارند و غیره به گفتگو پرداختن: امروز نخست وزیر با خبرنگاران مصاحبه کرد. امروز خبرنگاران با نخست وزیر مصاحبه کردند. (یادداشت مؤلف).
- مصاحبۀ مطبوعاتی، گفتگوی مرد سیاسی یا اداری با نمایندگان مطبوعات. گفت و شنود اطلاعاتی صاحب منصبی با نمایندگان جراید و خبرگزاران در موضوعی.
، با کسی یاری کردن، با کسی همراه شدن. (یادداشت مؤلف) ، هم صحبتی. همدمی
لغت نامه دهخدا