جدول جو
جدول جو

معنی مصاب

مصاب(مَ صاب ب)
جمع واژۀ مصب، موضع ریختن آب. (یادداشت مؤلف). محل. مورد. موضع: او به قلت عقل... و اسراف اموال نه در مصاب استحقاق و منع در مواضع اطلاق. (تاریخ جهانگشای جوینی). هر سال حملی... به کعبۀ معظم... فرستادی تا بر اشراف حرمین و فقرا و مستحقین صرف کردی و به مصاب استحقاق و مظان استیجاب رسانیدی. (ترجمه تاریخ یمینی ص 47) ، صوب. (یادداشت مؤلف). سوی
لغت نامه دهخدا