از ’م ش ر’، برگ خرمامانندی که از درخت ’عضاه’ و غیر آن برآید. (منتهی الارب) (آنندراج) (از اقرب الموارد). برگی مانا به برگ خرمابن که از بیخ درخت عضاه و جز آن برآید. (ناظم الاطباء) ، شاخ تر و تازه نوبرآمده پیش ازآن که رنگ گیرد و درشت گردد. (منتهی الارب) (آنندراج) (از ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) ، جامه. لباس. (از منتهی الارب) (از آنندراج) (از اقرب الموارد) (از ناظم الاطباء) ، مرغی است. (منتهی الارب) (آنندراج) (از ناظم الاطباء) ، هر برگی پیش از آن که منشعب گردد. (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) ، اذن حشره مشره و یحرک، گوش باریک نیکو خوش نما. و آن نشانۀ ناز و نعمت و توانگری است در آدمی. (منتهی الارب). گوش نازک و خوشنما. (ناظم الاطباء). و رجوع به اقرب الموارد شود، امراءه مشرهالاعضاء، زن خوش سیر و ممتلی اندام. (منتهی الارب). زنی که اندام وی تازه و ممتلی باشد. (ناظم الاطباء). و رجوع به اقرب الموارد شود