معنی مشار مشار(صُ تَ) انگبین چیدن از خانه زنبور عسل. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد) (از محیط المحیط). شور. (ناظم الاطباء). و رجوع به شور و شیار و مشاره شود لغت نامه دهخدا