معنی مسکه
- مسکه (مَ سَ کَ)
- جایی که آب ایستد در وی. (منتهی الارب) ، جای درشت از چاه که وقت کندن پیش آید، چاه درشت خاک که به گرد گرفتن حاجت نباشد وی را، پوستکی است که بر روی کودک یا اسب کره در کشیده باشد. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد) ، واحد مسک. (از اقرب الموارد). دست برنجن از عاج. (دهار). و رجوع به مسک شود
